نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اصلاحطلبان در قدرت نباشند شاهد خروج نخبگان و سرمایهها از کشور خواهیم بود!
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی نوشت: « در واقع از سالهاي پاياني دهه 60 ساختار سياستگذار و نظامي حكمراني كشور به جاي بهرهمندي از نظرات نخبگان، شايستگان و عموم مردم به سمت ايجاد يك چرخه بسته از تصميمسازيها حركت كرد كه نتيجه چنين تصميماتي را ميتوان در بحرانهاي سالهاي 78، 88، 96، 98 و نهايتا 1401 به عينه مشاهده كرد. اگر تدبيري براي بهبود وضعيت و باز كردن قفلهاي اين چرخه بسته صورت نگيرد در ادامه هم بايد منتظر مشكلات افزونتري باشيم. بهطور كلي با ظهور چنين چرخه بستهاي از نظام تصميمسازيها، ابتدا روند مهاجران نخبگان، شايستگان از كشور تسريع ميشود. در مرحله بعد، سرمايهها از كشور خارج ميشوند و نهايتا آن دسته از شهرونداني كه نه امكان مهاجرت از كشور را دارند و نه از چنان سرمايهاي بهرهمند هستند كه با تكيه بر آن شرايط بهتري براي خود ايجاد كنند، اقدام به مواجهه با اين نظام تصميمسازيهاي بسته ميكنند».
چنین ادعایی در حالی مطرح میشود که چندی پیش محسن هاشمی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران طی مصاحبهای گفته بود از 40 سال بعد از انقلاب 32 سال انتخابات دست اصلاحطلبان و اعتدالگرایان بوده است.
دوم اینکه روحانی با حمایت همین طیف سیاسی رای مردم را گرفت و در شرایطی که با انبوهی از وعدههای به ظاهر زیبا اما تهی و پوچ طی 8 سال علاوهبر نابودکردن معیشت مردم، افزایش
چندصد درصدی قیمت مسکن، دلار، خودرو، کالاهای اساسی، کاهش چند ده درصدی ارزش پول ملی و... کشور را با 800 تحریم جدید دیگر تحویل داد و رفت و جریان مدعی اصلاحات به جای عذرخواهی از مردم وقیحانه در جای طلبکار نشستهاند.
سوم اینکه چندی پیش سایت انتخاب از رسانههای نزدیک به دولت قبل در نقد رفتار سیاستورزی مزورانه مدعیان اصلاحات نوشته بود: « نمیشود هم ژست اپوزیسیون را بخواهید، هم لذت پوزیسیون! هم منتقد حاکمیت باشید، هم نقش اولِ بستن لیستهای انتخاباتی، انتخاب شهردار و حذف چهرههای مردمی که حاضر به امتیازدهی به پدرخواندگان خودخوانده اصلاحطلب نیستند را ایفا کنید.»
چهارم اینکه تنها در یک سال و نیم گذشته از زمان روی کار آمدن دولت انقلابی سیزدهم بیش از 2700 نخبه مهاجر بـه کشـور بازگشته و سرمایهگذاری خارجی نیز نسبت به سالهای قبل رشد 2/5 برابری داشته است.
مانند توافق با عربستان، برای برجام هم توافق کنیم!
روزنامه آرمان ملی با طرح این سؤال که «آیا این توافق زمینه گشایشهای احتمالی بعدی را در آینده فراهم خواهد کرد؟ در این زمینه با چه چالشها و فرصتهایی مواجه هستیم؟» در مطلبی به نقل از فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «تنشزدایی در سیاست خارجی ایران یک خواست عمومی ملت ایران است و به همین خاطر از حل مشکل ایران و عربستان استقبال شده است و حتماً با این توافق به احیای برجام هم کمک خواهد شد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «این نکته را نیز باید در نظر گرفت که اگر توافق با عربستان تا این حد اثرگذار است، پس توافق با قدرتهای جهانی بهمراتب اثرگذاری و پایداری بیشتری دارند. وقتی با کشوری مثل عربستان میتوان توافق کرد که در کلیت خود تابع غرب و ایالاتمتحده است یا حداقل بدون نظر آنان اقدام مهمی نمیکند، در این صورت امکان توافقهای مشابه با همان قدرتها نیز فراهم است، حتی اگر فراهم نباشد، این نافی انجام گفتوگو، حتی کاملاً محرمانه نیست.
امید است از این بازخورد توافق و تعامل درس بگیریم.»
مدعیان اصلاحات که هنوز نمیدانند نسبت عربستان و آمریکا و اساساً فرق این دو چه از منظر منطقهای و چه از منظر جهانی چیست و یا آنکه به محتوای توافق ایران و عربستان و مقایسه آن با برجام فکر کنند بازهم در تلاشاند از هر فرصتی استفاده کنند تا زلف همه دیپلماسی را به برجام گره زده و برای غرب خوشرقصی کنند! متصدیان حوزه دیپلماسی کشورمان بارها گفتهاند که در صورت تحقق شروط و مطالبات اصلی ملت ایران و انتفاع از منافع اقتصادی توافق برجام، آماده مذاکره هستند و از این موضع کوتاه نخواهند آمد.
ارز جهانگیری، یکی از رانتهای تاریخی اقتصاد ایران
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «داستان نرخ ارز داستانی است که سبب شرایط خاص یک ملت و سود بادآورده برای یک عده خاص شده است. شاید بهجرئت بتوان گفت رانت نرخ ارز یکی از رانتهای تاریخی اقتصاد ایران است. ارز جهانگیری که سبب شد بخش مهمی از درآمدهای ارزی کشور صرف کالاهایی شود که یا اصلاً خریداری نشدند، یا خریداری شدند و با ارز آزاد به فروش رسیدند و یا کالاهای خریداریشده با ارز جهانگیری اصلاً وارد کشور نشدند و مجدد صادر شدند.... حاشیه سود چند صددرصدی هرگز در صورتهای مالی این شرکتها منعکس نشد و باعث زمین خوردن بورس شد. بهواسطه این دستکاری نرخ ارز که به بهانه تحریم و قاچاق ارز صورت گرفته مردم قدرت خرید خود را از دست دادهاند و قادر به خرید حتی مایحتاج ضروری زندگی خود
نیستند.»